نوشته شده توسط : بابک د
آیا دلیل چشم چرانی افراد متأهل را می دانید؟

چشم چرانی ویژگی برخی از مردان و حتی زنان در جوامع مختلف بشری است و برای برخی افراد، اعم از زن یا مرد، آن قدر عادی به شمار می‌رود که اگر چه ازدواج کرده‌اند همچنان به آن عادت دارند. چرا بخصوص چنین افرادی با این که همسر و حتی فرزندانی دارند چشم چرانی می‌کنند؟ یکی از دلایل آن را در این نوشتار کوتاه بخوانید. با وجود اینکه ارضاء جنسی در اوج لذت جنسی صورت می پذیرد، اما متاسفانه اکثر افراد در رابطه زناشویی با شریک خود نمی توانند این اوج را به حد کفایت برسانند و به بیان دیگر به طور ناقص ارضا می شوند، لازمه ارضا شدن به صورت کامل آن است که دو طرف پیش از برقراری رابطه جسمانی، رابطه ی عاطفی را تجربه کرده باشند .

بیش از 60 درصد همسران در رابطه زناشویی خود به طور ناقص ارضا می شوند، اما این کامیابی های ناقص در جامعه و فرهنگ جنسی جامعه چه تاثیری خواهد داشت؟ مردانی که نتوانند از طریق رابطه زناشویی خود به ارضاء کامل برسند، مانند گرسنگانی هستند که همه چیز را غذا می بینند، آنان همواره در جستجوی لذت جنسی اند و هیچ گاه سیر نمی شوند، طبعا اشخاصی که در روابط زناشویی به ارضاء کامل جنسی دست می یابند به رابطه زناشویی با همسر خود قانع اند، اما اگر کسی کاملا ارضا نشود به آمیزش با همسر خود قانع نبوده و همواره در پی کشف فردی جذابتر و یا روشی جدید برای ارضای جنسی خویش است.

به بیان ساده تر ریشه اصلی تنوع طلبی جنسی، انحرافات جنسی و…، نرسیدن به ارضای کامل جنسی و گرسنه ماندن است، تنوع طلبی جنسی ذاتی و برخواسته از طبیعت انسان نیست، بلکه پدیده ای است که هرگاه عشق در روابط زناشویی جامعه کمرنگ می شود، این نارضایتی ها متولد می شود، بنابراین میزان تنوع طلبی جنسی با میزان عشق در جامعه رابطه عکس دارد، در جامعه ای که عشق معنای خود را از دست بدهد، مردان و زنان در طمع کسب لذت بیشتر و ارضای تنوع طلبی خویش، به دنبال چشم چرانی و تماشای فیلم ها و تصاویر غیر اخلاقی، انحرافات جنسی و… خواهند رفت .

اشتباه است اگر بگوییم که فردی که تنوع طلب نیست با همسر خود ارضاء می شود و فردی که تنوع طلب هست با چند شریک جنسی، صحیح تر آن است که بگوییم، فقط کسانی به معنای واقعی و کامل ارضاء می شوند که تنوع طلب نیستند، تنوع طلبی برخواسته از ارضاء های ناقص جنسی است و شخص تنوع طلب هیچ گاه به طور کامل لذت نمی برد، چنانچه شخص تنوع طلب بتواند چندین بار در رابطه زناشویی با همسر خود ارضای کامل جنسی را تجربه کند، میل به تنوع طلبی در او کمرنگ و به مرور زمان ریشه کن خواهد شد .

اگر به همسرتان شک داشته و نگرانید از اینکه مبادا با شخص دیگری رابطه داشته باشد، به جای کنترل روابط و رفت و آمدهایش سعی کنید روابط عاطفی میان یکدیگر را قوی و قوی تر کنید، در این صورت می توانید مطمئن باشید که او لحظه ای به شخص دیگری فکر نخواهد کرد.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 56
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 23 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
شخصیت شناسی با اعداد و ارقام تولدتان

شاید شما هم علاقه داشته باشید به روش های مختلف خودتان یا دوستانتان را مورد روانشناسی قرار دهید البته با توجه به هر نوع روانشناسی نتایج مشابهی را نیز كسب خواهید كرد كه معمولا دور از واقعیت نخواهد بود. مانند رنگی است که نوع آن و زیبایی اش برای افراد مختلف متفاوت است. به مثال زیر توجه کنید :

فرض میکنیم که شما متولد 12 خرداد 1368 هستید. خرداد، ماه سوم (3) سال است پس :

ابتدا :
1383=1368+3+12

و سپس :
15=3+8+3+1

و در پایان :

6=5+1

شماره تولد بدست آمده ” 6 ” است.

اکنون می توانید مشخصات آنچه را که مربوط به این شماره است را بشرح موارد زیر با شخصیت خود یا دوست مورد نظرتان مطابقت دهید.

1- خالق و مبتکر :
“یک” ها پایه و اساس زندگی هستند. همیشه عقاید جدید و بدیع دارند و این حالت در آنها طبیعی است. همیشه دوست دارند تمامی کارها و مسائل بر حول محوری که آنها می گویند و تعیین می کنند در گردش باشد و چون مبتکر هستند گاهی خود خواه می شوند.

با این حال “یک” ها بشدت صادق و وفادارند و به خوبی مهارتهای سیاسی را یاد میگیرند. همیشه دوست دارند حرف اول را بزنند و غالبا رهبر و فرمانده هستند، چون عاشق این هستند که “بهترین” باشند. در استخدام خود بودن و برای خود کار کردن بزرگترین کمک به آنهاست ولی باید یاد بگیرند عقاید دیگران ممکن است بهتر باشد و باید با رویی باز آنها را نیز بشنوند.

2- پیام آور صلح :
“دو” ها سیاستمدار به دنیا می آیند! از نیاز دیگران خبر دارند و غالبا پیش از دیگران به آنها فکر می کنند. اصلا تنهایی را دوست ندارند. دوستی و همراهی با دیگران برایشان بسیار مهم است و می تواند آنها را به موفقیت در زندگی رهنمون سازد.

اما از طرف دیگر، چنانچه در دوستی با کسی احساس ناراحتی کنند ترجیح می دهند تنها باشند. از آنجایی که ذاتا خجالتی هستند باید در تقویت اعتماد به نفس خود تلاش کنند و با استفاده از لحظه ها و فرصت ها آنها را از دست ندهند.

3- قلب تپنده زندگی :
“سه” ها ایده آلیست هستند، بسیار فعال، اجتماعی، جذاب، رمانتیک و بسیار بردبار و پر تحمل. خیلی کارها را با هم شروع می کنند اما همه آنها را پیگیری نمی کنند. دوست دارند که دیگران شاد باشند و برای این کار تمام تلاش خود را به کار می گیرند. بسیار محبوب، اجتماعی و ایده آلیست هستند اما باید یاد بگیرند که دنیا را از دید واقعگرایایه تری هم ببینند.

4- محافظه کار :
“چهار” ها بسیار حساس و سنتی هستند. آنها عاشق کارهای روزمره، روتین و پیرو نظم و انضباط هستند و تنها زمانی وارد عمل می شوند که دقیقا بدانند چه کاری باید انجام دهند. به سختی کار و تلاش می کنند. عاشق طبیعت و محیط خارج از خانه هستند. بسیار مقاوم و با پشتکار هستند. اما باید یاد بگیرند که انعطاف پذیری بیشتری داشته و با خود مهربانتر باشند.

5- ناهماهنگ با جماعت :
“پنج” ها جهانگرد هستند و کنجکاوی ذاتی، خطر پذیری و اشتیاق سیری ناپذیر آنها به جهان هستی و دیدن محیط اطراف خود، غالبا برایشان درد سر ساز می شود. آنها عاشق تنوع هستند و دوست ندارند مانند درخت در یک جا ثابت بمانند.

تمام دنیا مدرسه آنهاست و در هر موقعیتی به دنبال یادگیری هستند. سوالات آنها هرگز تمام نمی شود. آنها به خوبی یاد گرفته اند که قبل از اقدام به عمل، تمامی جوانب کار را سنجیده و مطمئن شوند که پیش از نتیجه گیری، تمامی حقایق را مد نظر قرار داده اند.

6- رمانتیک و احساساتی :
“شش” ها ایده آلیست هستند و زمانی خوشحال می شوند که احساس مفید بودن کنند. یک رابطه خانوادگی بسیار محکم برای آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اعمالشان بر تصمیم گیری هایشان موثر است و آنها حس غریب برای مراقبت از دیگران و کمک به آنها دارند.

بسیار وفادار و صادق بوده و معلمان بزرگی می شوند. عاشق هنر و موسیقی هستند. دوستانی صادق و در دوستی ثابت قدم هستند.”شش” ها باید بین چیزهایی که می توانند آنها را تغییر دهند و چیزهایی که نمی توانند، تفاوت قائل شوند.

7- عاقل و خردمند :
“هفت” ها همواره جستجو گر هستند. آنها همیشه به دنبال اطلاعات پنهان و مخفی بوده و به سختی اطلاعات به دست آمده را با ارزش حقیقی آن می پذیرند. احساسات هیچ ارتباطی با تصمیم گیری های آنها ندارد.

با اینکه در مورد همه چیز در زندگی سوال می کنند اما دوست ندارند مورد پرسش واقع شوند و هیچگاه کاری را ابتدا به ساکن با سرعت شروع نمی کنند و شعار آنها این است که به آرامی می توان مسابقه را برد. آنها فیلسوفهای آینده هستند؛ طالبان علم که به هر چه می خواهند می رسند و سوال بی جوابی ندارند. مرموز هستند و در دنیای خودشان زندگی می کنند و باید یاد بگیرند در این دنیا چه چیزی قابل قبول است و چه چیزی نه!

8- آدم کله گنده :
“هشت” ها حلال مشکلات هستند. اساسی و حرفه ای سراغ مشکل رفته و آن را حل می کنند. قضاوتی درست دارند و بسیار مصمم هستند و طرحها و نقشه های بزرگی دارند و دوست دارند زندگی خوبی داشته باشند.

مسؤلیت افراد را بر عهده می گیرند و مردم را با هدف خاص خود می بینند. با شرایط ویژه ای این امکان را به وجود می آورند که دیگران همیشه آنها را رئیس ببینند.

 9- اجرا کننده و بازیگر :
“نه” ها ذاتا هنرمند هستند. بسیار دلسوز دیگران و بخشنده بوده و آخرین پول جیب خود را نیز برای کمک به دیگران خرج میکنند. با جذابیت ذاتی شان اصلا در دوست یابی مشکلی ندارند و هیچ كـس برای آنها فرد غریبه ای به حساب نمی آید.

در حالات مختلف شخصیت های متفاوتی از خود بروز می دهند و برای افرادی که اطرافشان هستند شناخت این افراد کمی دشوار به نظر می رسد . آنها شبیه بازیگرانی هستند که در موقعیت های مختلف رفتارهای متفاوتی نشان می دهند. افرادی خوش شانس هستند اما خیلی وقتها از آینده خود بیمناک و نسبت به آن هراسان هستند. آنها برای موفقیت باید به یک دوستی و عشق دو جانبه که می تواند مکملشان در زندگی باشد دست یابند



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 67
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 23 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
اگر دیر بله بگویید دچار این مشکلات می شوید

امروزه دیگر کسی با دیدن یک دختر 27 ساله و مجرد تعجب نمی کند .دختران همپای پسرها کار می کنند و درس می خوانند و زندگی خود را کم و بیش اداره می کنند. با این حال آسیب ها و مشکلات روحی و روانی بسیاری که ناشی از افزایش سن ازدواج است گریبانگیر نسل امروز شده که در این مختصر اشاره ای به هر یک از این آسیب ها داریم.

ازدواج و استقلال

هر دختر و پسری به مرور زمان یک موقعیت اجتماعی، شغلی یا تحصیلی برای خود فراهم می کند و به استقلال می رسد. همین حس استقلال باعث می شود که آنها نخواهند زیر یوغ کسی حتی همسر باشند. در موارد زیادی زندگی انفرادی باعث می شود بی خیال تر شوند و نخواهند یا نتوانند زیر بار مسئولیت زندگی مشترک بروند.

بدترین قسمت ماجرا این است که با افزایش سن، شخصیت افراد شکل می گیرد و انعطاف پذیری شان به حداقل می رسد. این افراد وقتی در سن بالا ازدواج می کنند دیگر قادر به درک مفاهیمی مثل گذشت، صبر، محبت و… نیستند، بنابراین زندگی بادوامی ندارند و در نهایت زندگی شان به طلاق و جدایی منجر می شود.

ازدواج در سن پایین محاسن زیادی دارد که نمی توان منکر آن شد. به طور مثال زن در کنار همسر و با درک شرایط رشد می کند، در حالی که دخترانی که در سن بالاتر ازدواج می کنند، شخصیت آنها شکل گرفته است و ناسازگاری در آنها بیشتر و انعطاف کمتر است. هر چند از سوی دیگر دیگر زوج هایی که در سن بالا زندگی مشترک را آغاز کرده اند به خاطر شناخت بهتر از خود و نیازهای درونی یکدیگر، مشکلات عاطفی کمتری دارند.

اشتیاقی که خاموش می شود

افزایش سن باعث می شود نشاط و شادی اولیه انسان ها تحلیل برود، به خصوص اگر همچنان مجرد مانده باشند منزوی و گوشه گیر خواهند شد. مسلما یک جوان 36 ساله نمی تواند صبر و حوصله یک جوان 26 ساله را برای یک نفر به عنوان همسر داشته باشد. در واقع این افراد تا این سن و سال هنوز نتوانسته اند یک نفر را به صورت دائم کنار خود داشته باشند که تنهایی خود را با او پر کنند و به قول معروف محرم رازشان باشند.

همین موضوع باعث می شود امنیت درونی شان کاهش یابد و اعتماد به نفس پایینی داشته باشند. احساس پوچی و تنهایی این افراد در مواردی آنقدر سیر صعودی دارد که گاهی منجر به خودکشی می شود.»

وقتی سن افراد بالا می رود و از 60سال می گذرد نداشتن همسر و بچه یا به اصطلاح سر و سامان گرفتن به شکل یک حسرت درمی آید، به خصوص وقتی پیر و ناتوان می شوند خلأ بچه یا به قول معروف عصای پیری را بیشتر از نبود همسر احساس می کنند.

افزایش سن ازدواج، شکل گیری عقده های روانی و انباشت آنها را در شخصیت فرد به دنبال دارد، در حالی که ارضای جنسی به موقع، امنیت و آرامش روانی را موجب می شود و بدون آن عصبیت های روحی، طغیانگری، احساس پوچی و حتی میل به خودکشی مجال بروز می یابند

استانداردهای بالا

انتظارات افراد از استانداردهای زندگی تغییر کرده است. دختران مجرد به خصوص کسانی که تحصیلات بالایی دارند یا از طبقات بالای جامعه هستند با این اعتقاد که هزینه های ازدواج بیش از فایده های آن است و این امر باعث می شود فرصت های زندگی مثل پیشرفت در تحصیل، کار و شغل را از دست بدهند از ازدواج خودداری می کنند. داشتن معیارهای دست نیافتنی و به دنبال همسر رۆیایی بودن، داشتن آزادی به مفهوم غربی و ایجاد هنجارهای فرهنگی مسائلی هستند که ازدواج را به تأخیر می اندازند. در واقع ازدواج های بعد از 35 سالگی برای مردان و زنان، ازدواج دیرهنگام محسوب می شود. از نظر پزشکی ازدواج دیر هنگام خطر کاهش باروری، به دنیا آوردن فرزندانی با نقایص ژنتیک و نیز عوارض حاملگی و زایمان را افزایش می دهد.

از سوی دیگر وقتی فاصله سنی والد با فرزند زیاد باشد والدین نمی توانند ارتباط فکری و عاطفی خوبی با فرزند خود برقرار کنند و آمادگی تحول و به روز شدن کمتری در قبال فرزندشان دارند، چرا که معمولا سن یائسگی مادر با سن بلوغ فرزند همزمان می شود و در واقع دو موجود که هر دو در یک بحران هویتی به سر می برند و گرفتار بی ثباتی خلقی هستند و به حمایت عاطفی و روانی نیاز دارند در کنار هم قرار می گیرند.

تنهایی و ناکامی

هنگامی که انگیزه های قوی تشکیل خانواده به وسیله موانع غیرقابل قبول یا موانعی که فرد برای رفع آنها ناتوان است، سرکوب شوند یا معطل بمانند، احساس ناکامی رخ می دهد. احساس ناکامی یکی از الگوهای قدرتمند ناهنجاری رفتاری، ارزشی و نگرشی است که شخصیت و هویت فرد را زیرسلطه می گیرد.

از سوی دیگر افزایش سن ازدواج، شکل گیری عقده های روانی و انباشت آنها را در شخصیت فرد به دنبال دارد، در حالی که ارضای جنسی به موقع، امنیت و آرامش روانی را موجب می شود و بدون آن عصبیت های روحی، طغیانگری، احساس پوچی و حتی میل به خودکشی مجال بروز می یابند. از طرف دیگر روابط خارج از چارچوب خانواده پیش از ازدواج نیز نه تنها به ارضای کامل و جامع منجر نمی شوند بلکه چون همواره با احساس گناه و غیراخلاقی بودن همراه است بر میزان عصبیت ها می افزاید. این در حالی است که ناهنجارهای روانی بیشتر گریبانگیر زنان است و آنها بیشتر در خطر این مشکلات هستند.

مشکلات جنسی

در ازدواج های سن بالا، اکثر مشکلات زوجین، مشکل جنسی و عدم درک متقابل در این حوزه رفتاری ا ست، چرا که سال های بسیاری از بلوغ جنسی گذشته و دائماً این احساس نیاز از دو طرف سرکوب شده است. مشکلاتی مانند سردمزاجی و واژینیسم و همچنین احتمال سرطان دهانه رحم در خانم ها به علت سرکوب نیاز های جنسی وجود دارد. ممکن است گاهی طرف مقابل تجربه جنسی داشته باشد که در اولین رابطه این موضوع خود را نشان می دهد و باعث بدبینی در زوج می شود.

زنان در دهه چهارم و مردان در دهه پنجم از زندگی خود با اختلاف نیاز جنسی مواجه هستند، تب و تاب جنسی مرد در این سن، رو به کاهش و سردی رفته و نیاز های جنسی زن بیدار و فعال شده است. و به طور مثال زن 32 ساله با مرد 45 ساله در این مسئله به شدت متفاوت هستند و این اختلاف باعث مشکلات زیادی می شود.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 69
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 23 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
تست جالب برای زوج ها

1) اگر نامزد يا همسرتان عاشقتان باشد، پس بايد بداند چه احساسي داريد.

    درست
    نادرست

2) غيرت و حسادت نشانه‌اي از عشق است.

    درست
    نادرست

3) عشق واقعي يعني بايد تنها فکر و ذکرتان او باشد.

    درست
    نادرست

4) بهترين روش حل مشاجره‌ اين است که زمان دعوا، تسليم شويد و عقب‌نشيني کنيد.

    درست
    نادرست

5) در رابطه زناشويي مهم است که هر دو زوج علاقه‌مندي‌ها و تفريحات يکسان و مشترک داشته باشند.

    درست
    نادرست

6) اعتماد، مهم‌ترين بخش يک رابطه است.

    درست
    نادرست

7) اينکه در طول رابطه سعي کنيد طرف مقابل را آنطور که خودتان مي‌خواهيد تغيير دهيد، کار درست و قابل قبولي است.

    درست
    نادرست

8)يک رابطه عاطفي سالم بر پايه يک جذابيت فيزيکي قوي استوار است.

    درست
    نادرست

9) اين حق را داريد که گاهي «نه» بگوييد، بدون اينکه احساس گناه کنيد.

    درست
    نادرست

10) طبيعي است که وقتي براي مدتي نبوديد، همسرتان از شما، براي داشتن رابطه زناشويي بيشتر، متوقع باشد.

    درست
    نادرست

حالا پاسخ‌هاي درست را ببينيد و بررسي کنيد به چند سوال پاسخ درست داده‌ايد.

1) نادرست. هيچ کس نمي‌تواند ذهن کسي را بخواند. اينکه تصور کنيد هر چيزي را که همسرتان به آن فکر مي‌کند، مي‌دانيد، مي‌تواند خطرناک باشد و منجر به سوء برداشت شود.

2)نادرست. حسادت اغلب از فقدان عزت نفس و حس ناامني سرچشمه مي‌گيرد و ممکن است منجر به سلطه‌جويي و انحصارطلبي شود. نياز هميشگي به دانستن اينکه طرف در هر لحظه کجاست و دقيقا چه مي‌کند، نشان‌دهنده بي‌اعتمادي و بي‌احترامي يک زوج است.

3) نادرست. وقتي يک رابطه عاطفي را شروع مي‌کنيد، بايد بتوانيد در کنار آن به ديگر بخش‌هاي زندگي‌تان هم ادامه دهيد. عشق واقعي به انسان اجازه مي‌دهد به عنوان يک فرد مستقل و مبتکر به روند تکاملش در زندگي ادامه دهد، از رابطه عاطفي‌اش لذت ببرد و در عين حال به ديگر حوزه‌هاي زندگي‌اش مثل کار، خانواده، تحصيل، دوستان و …، بپردازد.

4)نادرست. اين خيلي مهم است که واضح و روشن راجع به مشکلاتتان بحث کنيد، چه بسا که در نتيجه همين بحث‌ها، يک راه‌حل عادلانه مورد قبول هر دو طرف خلق شود. چنين بحث و گفت‌وگويي مستلزم يک گفت و شنود دوطرفه است، هر دو طرف بايد قادر باشند افکار منفي‌شان را در قالب يک ارتباط سازنده و بي‌محابا مطرح کنند.

5) نادرست. در مورد يک چنين ايده‌اي، همسران مي‌توانند گفت‌وگويي دوستانه داشته باشند و نظر هم را جويا شوند، ولي لازم نيست تمام علايقشان مشترک باشد. يک رابطه عاطفي سالم زماني ايجاد مي‌شود که هر يک از زوج‌ها، بتواند بين فعاليت‌هايي که با همسرش انجام مي‌دهد و آنهايي که بدون او انجام مي‌دهد، تعادل برقرار کند.

6) درست. در يک رابطه سالم، هر دو طرف به هم اعتماد دارند و احترام مي‌گذارند. زماني که اعتماد از بين برود، به سختي مي‌شود رابطه را حفظ کرد.

7) نادرست. اينکه سعي کنيد همسرتان را تغيير دهيد يا به خاطر او، تغييرات شديد و اساسي در خودتان ايجاد کنيد، مي‌تواند علامت سوءاستفاده باشد. رابطه سالم زماني شکل مي‌گيرد که فرد، طرف مقابل را با تمام خوبي‌ها و بدي‌هايش مي‌پذيرد؛ بي‌آنکه تلاشي در تغيير او کند.

8) نادرست. جذابيت جنسي تنها بخش کوچکي از يک رابطه خوب است. ديگر جنبه‌هاي مثبت يک رابطه شامل صداقت، اعتماد، احترام، ارتباط متقابل، شوخ طبعي، آزادي و صبوري است.

9) درست. هيچ کس نبايد به دليل «نه» گفتن احساس گناه کند. عزت نفس سالم، خودباوري و داشتن دلايل منطقي براي گفتن «نه» کمک مي‌کند تا کمتر احساس گناه کنيد. براي داشتن يک ارتباط بي‌محابا و جسورانه تمرين کنيد؛ اين کار کمک مي‌کند بتوانيد در مواقع ضروري «نه» بگوييد.

10) نادرست. همسرتان هرگز نبايد در مورد داشتن رابطه زناشويي از شما توقعات غيرطبيعي باشد. هرکسي در اين مورد قابليت‌ها و محدوديت‌هاي خودش را دارد که همسرش وظيفه دارد به آنها احترام بگذارد. اينکه شخص بتواند وقتي به هر دليل آمادگي ندارد، با امنيت به همسرش در اين خصوص «نه» بگويد، شاه‌کليد داشتن يک رابطه سالم است.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 71
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 23 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د

 سعی کنید اشتباه خود را دیگر تکرار نکنید و جبران کنید گذشته ای را که مرتکب شدید*

 به خود لبخند بزنید و خود راببخشید .گاهی این اشتباهات درس های اموزنده ای برای ما به ارمغان می اورد* .

 کسی را در مقابل خود قرار ندهید و همه را دوست و همراه خود بدانید .از گذشته و مشکلاتش سخنی به میان نیاورید* .

 سعی کنید قوی باشید و توانمندی های خود را به خانواده نشان دهید .گریه کردن و افسوس خوردن دردی را دوا نمی کند* .

 به آنها بگویید که از اشتباهاتتان درس های زیادی اموخته اید و از خانواده خود عذر خواهی کنید .همیشه دری برای گشوده شدن هست اما باید کوفته شود* ….



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 66
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 23 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
توصیه هایی برای دختران دم بخت

تکلیف‌تان را روشن کنید
 اگر می‌خواهید فرد مورد نظرتان را به ازدواج ترغیب کنید، قبل از هرچیز باید بدانید که چه نسبتی با او دارید. آیا او به شما توجه دارد؟ آیا روابط تان از فاز رسمیت همکاری و آشنایی و همکلاسی بودن فراتر رفته اما هنوز به مرحله ای که پیشنهاد بدهد نرسیده؟ آیا حرفی از ازدواج میان شما رد و بدل شده یا برنامه‌ای در این مورد ریخته‌اید؟
 باید از خود بپرسید که آیا او آمادگی شروع زندگی مشترک را دارد؟ برای دانستن اینکه آیا او هم علاقه‌ای به ازدواج با شما دارد یا خیر، می‌توانید از کسی که به او نزدیک است کمک بگیرید. دوست صمیمی او یا دوست مشترک‌تان می‌تواند نقش واسطه را ایفا کند. اما یادتان نرود که این واسطه باید بی‌طرف باشد و نسبت به ازدواج شما هم نظری مثبت داشته باشد. پرسش و صحبت در مورد ازدواج یا سۆال کردن در این مورد که آیا برای آینده تصمیمی داری یا نه، از مسئولیت‌های این واسطه است. برایش توضیح دهید که در این گفت‌وگو، نباید اشاره مستقیمی به  شما داشته باشد.

نیمه رسمی باشید
 اگر سراغتان آمد و خواست بیشتر با شما آشنا شود، باید از همان آغاز هدف رابطه را مشخص کنید و برای مطلع کردن خانواده ها برنامه و نقشه داشته باشید. روشن بودن تکلیف هر دوی شما، بسیاری از مشاجراتی که ممکن است در این دوران میان شما فاصله بیندازد را از میان می‌برد و از آنجا که هر دوی شما برای هدفی مشترک انرژی صرف کرده و تلاش می‌کنید، مانع از دلسردی و تردیدتان می‌شود.

 از یاد نبرید فشار آوردن و انتظار عجله از طرف مقابل، داشتن جایگاه شما را در چشم او پایین می‌آورد. اگر مردی که به او علاقه‌مند شده‌اید، سعی کرد به شما نزدیک شود و در عین حال از شما مهلتی برای رسیدن به اهدافش خواست و قرار بر این شد که بعد از تحقق برنامه‌هایش به خواستگاری‌تان بیاید، چاره‌ای جز انتظار ندارید. اما این انتظار را در چهارچوبی خانوادگی تا حدودی رسمیت بدهید. در این حد که خانواده ها از حضور فردی به عنوان خواستگار آینده شما مطلع باشند و دورا دور او را بشناسند.

 در این مدت بهتر است میزان تلاش او برای تحقق وعده‌هایش را زیر ذره‌بین بگذارید. اگر بعد از این مدت هم بهانه‌تراشی و دلایلی را مطرح کرد که از نظر شما و اطرافیان‌تان قابل‌قبول و منطقی نبودند، بدانید که شما در حال ازدست دادن فرصت خود برای ازدواج هستید و بیهوده به این ارتباط دل بسته‌اید. اما اگر توضیحات او قانع‌کننده به نظر رسید و موضوعات مهمی مانند به اتمام نرسیدن تحصیل یا رفتن به خدمت سربازی یا عدم آمادگی اولیه مالی را مطرح کرد، باتوجه به شرایط سنی شما و مقدار زمانی که لازم دارد، تصمیم بگیرید.

  شما خواستگاری نکنید
 بهتر است به صورت نا محسوس خواسته‌تان را بیان کنید. پیشنهاد مستقیم ازدواج از طرف یک خانم در کشور ما چندان مرسوم نیست و آغازگر مشکلات دیگری در رابطه می شود، اما یک پیشنهاد غیرمستقیم، می‌تواند شما را چند قدمی جلوتر ببرد و تکلیف‌تان را تا اندازه‌ای روشن‌تر کند. اگر شما به یک مرد به صورت مستقیم پیشنهاد ازدواج دهید، معمولا حالات دفاعی به خود می‌گیرد و عقب‌نشینی می‌کند، بنابراین بهتر است زمینه را مهیا کنید و کمی به انتظار بنشینید. برای شروع می‌توانید به ایده‌هایی که در زمینه ازدواج دارید اشاره کنید یا از اینکه ارتباط هدفدار را می‌پسندید صحبت کرده و به عکس‌العمل‌های او خوب توجه کنید. اگر مردی که حرف‌های شما را می‌شنود، صحبت را عوض کرد یا نشان داد که کاملا عکس شما فکر می‌کند، بهتر است وقت خود را تلف نکنید!

  رابطه را بی‌دلیل کش ندهید
 زمان ازدواج دختر و پسر متفاوت است و بسیاری از دختران با عبور از یک محدوده سنی شانس کمتری برای ازدواج با کسی که سن و شرایط مناسب را داشته باشد پیدا می‌کنند. گذشت زمان طولانی و بیشتر از 1تا 2سال به انتظار خواستگاری رسمی او نشستن، مشکلات بسیاری را در یک رابطه ایجاد می‌کند. بعد از چنین زمانی، احتمال اینکه طرف مقابل شما پشیمان شود یا انتظار خانواده ها سر بیاید و رابطه به تنش کشیده شود زیاد است. اگر با هم قرار ازدواج گذاشته‌اید، می‌توانید بعد از گذشتن مدتی از او بخواهید در جلسات مشاوره پیش از ازدواج شرکت کند.

این مرد فریبتان می دهد!
 واژه‌هایی را که به زبان می‌آورد زیر ذره‌بین بگذارید. کسی که می‌گوید «من اهل ازدواج نیستم اما چون تو را دوست دارم حاضرم برای همیشه با تو بمانم!» فرد مسئولیت‌پذیری نیست و هدفی جز وقت گذرانی از رابطه با شما ندارد. خیلی سریع و مقتدرانه این رابطه را قطع کنید و به زندگی خود برگردید. موردهای ازدواج را به خاطر چنین مردی از دست ندهید.
 کسی که توان پذیرفتن مسئولیت را ندارد، حتی اگر با اصرار شما به خانه مشترک وارد شود، نمی‌تواند زمینه یک زندگی موفق و آرام را فراهم کند. پس گمان نکنید که همه ماجرا به نشستن پای سفره عقد ختم می شود. زندگی با یک فرد بی‌مسئولیت، از انتظار برای به‌دست آوردن او هم زجرآورتر است.
 به جای نادیده گرفتن نشانه‌ها و امید بستن  بی‌دلیل سنگ‌های‌تان را با او وا بکنید. اگر او از دادن جواب صریح به شما طفره می‌رود، بیشتر مراقب باشید! شاید پای یک بازی در میان است و این فرد تنها می‌خواهد زمان بیشتری را در کنار شما صرف کند. برخی از آقایان نه حاضر به پذیرفتن مسئولیت ازدواج هستند و نه حاضرند از طرف مقابل جدا شوند.

  در گوشی با دخترخانم ها!
 وقتی می خواهید مردی را به سمت خود جذب کنید چند نکنه مهم را باید به یاد داشته باشید:
 تمایل نشان دادن به کسی با آویزان او شدن فرق دارد. در عشقتان درماندگی نشان ندهید. مردان از زنان وابسته و شخصیت های آویزان به شدت می ترسند و احساس خفگی می کنند و خیلی زود از رابطه استعفا می دهند.
 طوری رفتار کنید که همه زیر و بم زندگی تان، شخصیتتان و درونیات شما کف دست او نباشد. او باید بداند شما قله های فتح نشده زیادی در شخصیتتان دارید و بهتر است همه صمیمت ها را با او تجربه نکنید تا بداند نیاز دارد شما را بیشتر بشناسد و برای این کار، باید بیشتر و جدی تر به شما نزدیک شود و این تنها از راه ازدواج ممکن است. انگیزه کشف و تصاحب همیشه یک مرد را در مدار یک زن قرار می دهد.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 89
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 23 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
جدایی در دوران عقد، چرا و چگونه؟

ازدواج فقط حلقه به دست کردن و تعیین مراسم روز ازدواج نیست. درست زمانی که حتی فکرش را هم نمی کنید، بروز بعضی مشکلات ممکن است عرصه زندگی را حتی در دوران عقدو زمانی که کارت های عروسی تان را بین اقوام پخش کرده اید، چنان به شما تنگ کند که عطای بودن با همسرتان را به لقایش ببخشید. به همین علت روانشناسان به دخترها و پسرها توصیه می کنند که با شناخت کامل همسر خود را انتخاب کنند تا دوران نامزدی و عقد را به سلامت طی کنند و به خانه بخت بروند.

عروسی

با این حال جلوی ضرر را هر وقت بگیریم منفعت است و حتی در دوران نامزدی و عقد هم اگر با بعضی نقایص جدی شخصیتی و رفتاری در طرف مقابلتان روبرو شدید، باید برای ازدواج و ادامه رابطه با چنین فردی، تردید کنید.

با این حال این نسخه ای برای همگان نیست و شاید زوج هایی هم باشند که با وجود چنین مسائلی ازدواج می کنند و یک عمر هم با تمام مشکلات ناشی از چنین نقایصی می سازند. پس تصمیم با خودتان است.

چراغ های قرمز: شاید لازم باشد جدا شوید

اگر در دوران عقد متوجه شدید که همسرتان درگیر یکی از بیماری های جسمی یا روانی است، قبل از جدا شدن یا ادامه زندگی با همسرتان، حتما با پزشک یا یک مشاور و روانشناس در مورد نوع بیماری و علائم آن، نحوه زندگی با او، اقداماتی که می توان برای بهبودش رایط انجام داد و عوارضی که در آینده با آن روبرو خواهید شد و … صحبت کنید.

۱- ابتلا به بیماری های سخت: بعضی از بیماری ها بسیار هشدار دهنده اند و برای زندگی با مبتلایان به این بیماری ها باید همه چیز را در نظر بگیرید. برخی از ابین بیماری ها عبارتند از: ایدز، هپاتیت C، تومور و سرطان های کشنده پیشرونده. کسی که قرار است با یک فرد مبتلا به بیماری های سخت ازدواج کند، باید بداند که زندگی زناشویی اش ممکن است چندان طولانی نباشد و همسرش بعد از مدتی فوت کند. وقتی طرف مقابل قرار نیست مدت زیادی زنده بماند، همسرش قبل از اینکه وارد فاز سوگواری شود، باید مرحله پیش سوگواری را بگذراند که اصلا کار ساده ای نیست. ضمن اینکه بیماری هایی مانند ایدز و هپاتیت C به شدت مسری اند و فرد باید احتمال آلوده شدن خودش را به این بیماری ها بدهد.

۲- تشخیص اسکیزوفرنی: اسکیزوفرنی از جمله بیماری های عصبی روانی مزمن و جدی است که روی کل شخصیت فرد تاثیر می گذارد و شایع ترین سن ابتلا بین ۱۵ تا ۳۰ سالگی است. ساختمان مغز این بیماران طبیعی است ولی بعضی از مواد شیمیایی آن عملکرد طبیعی ندارند، به طوری که افزایش و یا کاهش ترشح این مواد اختلالاتی در رفتار، تفکر و هیجان های بیمار ایجاد می کند و در مرحله حاد فعالیت های هیجانی، رفتاری، فکری و به طور کلی عملکرد طبیعی خود را از دست می دهد.

نشانه های بیماری در افراد مختلف متفاوت است ولی اغلب شامل افسردگی، رفتار عجیب و غریب، تحریک پذیری، خواب زیاد یا عدم توانایی در خوابیدن، گوشه گیری، خصومت بی دلیل، فراموشی نشان دادن واکنش شدید در بحران ها، عدم توانایی در گریه کردن یا گریه های شدید، استفاده از الکل و مواد مخدر، تراشیدن موهای سر و بدن و خودکشی می شود. آنها معمولا چیزهایی را می بینند و می شنوند که برای بقیه قابل رۆیت و شنیدن نیست.

برخی از مبتلایان به اسکیزوفرنی برای کنترل علائم بیماری خود باید همیشه دارو مصرف کنند، برخی دیگر مدت زمان مصرف دارویشان کوتاه است و بالاخره عده ای که بیماری آنها در پی استرس حاد نظیر بیماری جسمی با زایمان شروع شده ممکن است طی مدت زمان کوتاهی بهبود پیدا کنند.

۳- اطمینان از اعتیاد به مواد مخدر: معتادان به مواد مخدر و محرک، حتی اگر سم زدایی کنند، بدنشان هرگز مثل سابق و قبل از مصرف مواد مخدر نمی شود. اینها تا زمانی که یک مقدار مشخص مواد مخدر به بدنشان نرسد، نمی توانند عملکرد طبیعی داشته باشند اما باید به این نکته توجه داشته باشیم؛ چون زوج ها در دوران عقد ارتباط مستمری با هم ندارند، اگر یکی از دو طرف اعتیاد داشت، دیگری به راحتی متوجه آن نمی شود؛ مگر اینکه با هم به سفر بروند یا ارتباطشان نزدیکتر شود اما در هر صورت و در شرایط عادی که دو طرف با هم معاشرت عادی دارند، نمی توان به راحتی تشخیص داد که فرد مصرف کننده مواد مخدر است یا نه.

۴- فاش شدن بزهکاری: انجام رفتارهای خلاف شأن مثل اینکه خانم بفهمد درآمد شوهرش از راه کسب حرام است یا در کار قاچاق است هم از جمله مسائلی است که خانم می تواند در همان دوران عقد رابطه را تمام کند.

چراغ های نارنجی: حتما باید مشاوره کنید

افراد مبتلا به برخی بیماری های جسمی مانند تالاسمی ماژور. هموفیلی، صرع و ام.اس: این دسته از بیماری ها به سختی خوب می شوند و همین مسئله باعث می شود تا زندگی برای کسی که با فرد مبتلا به یکی از این بیماری ها زندگی می کند، خسته کننده شود. اینها با یکسری محدودیت ها در زندگی مواجه هستند و اگر قرار است وارد زندگی مشترک با فردی شوند، شخص مقابلشان باید به این نکته آگاه باشد که عملکرد افراد مبتلا به صرع یا ام. اس ممکن است در طول زندگی و مراودات اجتماعی کاهش پیدا کند. این کاهش عملکرد مشکلاتی را برای دو طرف این زندگی در پی دارد.

۱- پارانویا: ویژگی اصلی مبتلایان به پارانویا، عدم اعتماد آنها به دیگران، بدگمانی و بدبینی است. این اختلال بین آقایان شایع تر است و فرد مبتلا، سوءظن بیمارگونه دارد و مدام به همسر خود شک می کند. زندگی با چنین فردی هم سخت است. چرا؟ چون فرد مقابل مدام به این فکر می کند که تا کی باید او را توجیه کنم؟ اینها اهل جر و بحث هستند و خشک و عصبی اند. ضمن اینکه بدبینی بیش از حد ممکن است منجر به خشونت یا اختلالات رفتاری دیگر هم شود.

۲- اختلال شخصیت مرزی: این دسته از افراد به قدری بی ثبات هستند که اگر اتفاقی بیفتد دنیا را یا سیاه می بینند یا سفید و نگاهشان خاکستری نیست. نشانه هایی همچون روابط بین فردی بسیار بی ثبات، خشم شدید و نزاع های مکرر بدنی، بی ثباتی عاطفی، خرج کردن افراطی، سوء مصرف مواد، رابطه جنسی نابهنجار، رانندنگی بی مهابا، زیاد خوردن و اقدام مکرر به خودکشی کردن که شکل فریبکارانه دارد، از ویژگی های مهم این اختلال است.

اگر پنج علامت از علائم گفته شده را فردی داشته باشد او یک بیمار مرزی یا بوردرلاین است. این دسته از افراد به محض اینکه بحث کوچکی بین آنها و همسرشان در می گیرد یا اتفاق جزیی می افتد؛ بلافاصله دست به خودکشی می زنند تا دیده شوند.

۳- اختلال شخصیت هیستیریونیک (نمایشی): اینها هم جزو تهدیدکننده ها محسوب می شوند. رفتار آنها نمایشی است. شخصیت های نمایشی هم در مردان و هم زنان دیده می شود ولی در خانم ها به مراتب بیشتر است. پوشش ظاهری و حتی آرایششان با بقیه زنان فرق دارد و با این کار دوست دارند خودشان را بیش از پیش مطرح کنند. در مرحله بعدی بیمار از واقعیت های ذهنی و بیرونی دور می شود و اصلا هویت خود را فراموش می کند یا موقتا برای آرامش خود موضوعی را که بار سنگین عاطفی داشته باشد از یاد برده و دست به دامن انکار می شودو با این کار در قالب شخصیت دیگری قرار می گیرد و خود را چیز دیگری نشان می دهد.

۴- دست بزن: هر چند تنش ها و بحران های موجود در دوران عقد به ندرت به برخوردهای فیزیکی و کتک منتهی می شود، با اینحال اگر جر و بحث در مورد مسائل جزیی و کوچک منجر به کتک زدن شود و یا موضوع کتک زدن چندین بار تکرار شود، حتما باید به این رابطه خاتمه داد، چون چنین شخصی نمی تواند خشمش را کنترل کند. چه بسا این کتک زدن در آینده به قتل هم منجر شود.

۵- اختلال دو قطبی: پر بودن خانه از انبوه کارهای نیمه تمام یکی از ویژگی های اختلال دو قطبی است. این افراد معمولا قادر به تمرکز روی یک کار نیستند و میلیون ها کار را شروع می کنند بدون اینکه بتوانند آنها را تمام کنند. آنها یا در فاز افسردگی هستند و یا در فاز هیجان که در هر دو فاز رفتارهای غیرعادیدارند. اینها معمولا مشکل خواب دارند. در فاز افسردگی زیاد می خوابند و همیشه احساس خستگی می کنند اما در فاز جنون و هیجان به اندازه کافی نمی خوابند اما هیچ وقت احساس خستگی نمی کنند.

۶- وسواس: وسواس یک فکر، تصور، احساس یا حرکت مکرر مضر و اعصاب خردکنی است که با نوعی احساس اجبار و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه اوست. وسواس، تعادل روانی و رفتاری را از بیمار گرفته و باعث می شود تا او در سازگاری با محیط دچار مشکل شود. در بیمار مبتلا به وسواس نشانه هایی همچون شک و تردید، ترس، دقت و نظم افراطی، اجبار، احساس بن بست، لجبازی دیده می شود و در مواردی این علائم خود را به شکل دله دزدی، آتش زدن جایی، درآوردن لباس، بیقراری، بهانه گیری، بی خوابی، بدخوابی، بی اشتهایی، و … نشان می دهد. مشاهده این علائم در فرد وسواسی به قدری عجیب است که این احساس به اطرافیانش داده می شود که نکند او دیوانه شده باشد.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 83
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 21 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
به این دلایل از روابط جنسی در دوران نامزدی بپرهیزید

اگر شما به یک رابطه جدی و بلند مدت (ازدواج) می اندیشید بهتر است رابطه جنسی را به پس از ازدواج موکول کنید. به دلایل زیر:

۱- افراد مختلف نسبت به رابطه جنسی دید متفاوتی دارند:
رابطه جنسی برای آنان میتواند به مفهوم تعهد، سرگرمی، لذت صرف، صمیمیت و یا هیچ چیز باشد. بهتر آنست که شما تا زمانی که شناخت کافی نسبت به فرد و نحوه نگرش وی به سکس پیدا نکرده اید اقدام به برقراری رابطه جنسی نکنید. زیرا برای مثال اگر شما به سکس به دید تعهد و صمیمیت بنگرید و به امید آنکه با برقراری رابطه جنسی محبوب خود را از دست نخواهید داد و به عکس از نظر  فرد محبوب شما سکس یک لذتجویی صرف باشد آنوقت اندوه بزرگ و سرنوشت غم انگیزی را برای خود رقم زده اید.
 
 
۲- صرفنظر از آنکه شما چگونه می اندیشید، رابطه جنسی پیامدها و تاثیرات شگرف و مهمی را در بر خواهد داشت.
 

۳- رابطه جنسی احساسات شما را تحت الشعاع قرار داده و آنها را تشدید، لجام گسیخته و یا منحرف میسازد: مغز انسان در سیر تکاملی خود به گونه ای طراحی گردیده است که هنگام مواجهه با موقعیتهای امکان  برقراری رابطه جنسی همچون شرایط تهدید آمیز مواد شیمیایی خاصی را آزاد میسازد که روند اندیشیدن را متوقف میسازند. در واقع شما را ناخودآگاه به برقراری رابطه جنسی هدایت میکند تا شما قادر باشید با تولید مثل به بقاء خود ادامه دهید. اما آیا این موقعیتها همان جایی ست که شما میخواهید با یک فردی که شناخت چندانی از وی ندارید باشید؟ بنابراین در مرحله تعیین کننده شناخت فرد شما از هوشیاری کافی برای اتخاذ تصمیمات منطقی برخوردار نخواهید بود.
 

۴- رابطه جنسی مواد شیمیایی “پیوند دهنده” و “دلبسته کننده” آزاد میسازد: برقراری رابطه جنسی در دو جنس موجب آزاد سازی مواد شیمایی میگردد که احساس دلبستگی را در آنها پدید می آورد. آیا شما میخواهید اجازه دهید تا مواد شیمیایی مغز شما برای شما تصمیم گیری کنند که به چه کسی دلبستگی پیدا کنید؟ دست نگه دارید شما با این کار رنج بزرگی را به جان خواهید خرید زمانی که باید از شریک خود جدا گردید اما به سبب برقراری رابطه جنسی به وی دلبسته شده اید.

۵- رابطه جنسی دامنه انتخاب شما را محدود میسازد: رابطه جنسی شما را ملزم میسازد تا شتابزده و خیلی زود هنگام در مورد رابطه تان تصمیم بگیرید و سناریوی دهشتناک تر آنکه  باردار بودن، شما را در امر تصمیم گیری و انتخاب در تنگنا قرار دهد. هنگامی که با شریک خود رابطه جنسی برقرار نکرده باشید آسانتر میتوانید خود را از یک رابطه ناسالم بیرون بکشید.

۶- انتظار و پیش بینی استرس زاست، اما شیرین و مهیج: یکدیگر را از آن محروم نسازید. این در سرشت انسان است که چیزی را که با تلاش و انتظار بیشتر بدست می آورد، بیشتر هم قدرش را می داند. همچنین رابطه جنسی زود هنگام مرحله خیالپردازیها و رویاهای ما نسبت به محبوبمان را عملا حذف میکند و شور و هیجان عاشقی را کمرنگ و کسالت بار میسازد.

۷- برقراری رابطه جنسی زود هنگام و شتابزده بر عدم خویشتنداری و فقدان احترام دلالت دارد: زمانی که شریک شما این فرصت را به شما نمیدهد تا پس از شناخت کافی  و مبتنی بر عقل و رضایت کامل شما رابطه جنسی آغاز گردد و یا به شما تنها به یک ابزار جنسی مینگرد در واقع احترامی برای شما قائل نیست. همچنین عدم توانایی در کنترل غرایز در فرد میتواند گواهی بر بی ارادگی و خیانت کار بودن وی نیز باشد. اینگونه نتیجه گیری ها ممکن است کاملا غلط و نادرست باشد اما چرا باید یک موضوع پیچیده را بغرنج تر کرد؟

۸- پیشگیری از بیماریهای مقاربتی: شما هنگامی که نسبت به طرف مقابل خود شناخت کافی ندارید هرگز نباید ریسک کنید و خود را در معرض انواع بیماریهای آمیزشی قرار دهید.
 
۹- مردان بی انگیزه: یکی از مهمترین انگیزه های مردان از برقراری رابطه با جنس مخالف خود امید به برقراری رابطه جنسی با وی است. بنابراین دختران نباید زود هنگام و شتابزده اقدام به برقراری رابطه جنسی کنند زیرا با این کار ممکن است شانس خود را برای ازدواج با فرد به میزان زیادی از دست بدهند. همچنین دخترانی که خیلی زود به رابطه جنسی تن میدهند نزد مردان ارج و قربی نخواهند داشت.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 42
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 21 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
راه های شناخت آقایان در دوران نامزدی

اگر دختری در سنین ازدواج هستید، بهتر است مردان را بهتر بشناسید…

شناخت روحیه مردان نه تنها مشکلات زوجین را کم می کند بلکه باعث برقراری رابطه بهتر بین آنها می شود. روان شناسانی که نقش جنسیت را در برقراری ارتباط مطالعه می کنند، این ۱۲ نکته را در مورد شناخت مردان با اهمیت می دانند.

۱ مردان در مورد احساسشان صحبت می کنند اما…

مردان ترجیح می دهند درمورد احساساتشان غیرمستقیم صحبت کنند. پس از نامزدتان بخواهید برنامه اش را برای تعطیلات آخر هفته بگوید یا اینکه فکر و تصور خود را در مورد شما و اولین باری که شما را ملاقات کرده است، بیان کند. پاسخ او روشن می کند احساسش چیست و این گونه خود را به شما نزدیک تر می بیند.

۲ مردان با کارهایشان دوست داشتن را بیان می کنند.

بیشتر مردان ترجیح می دهند احساسات و حس دوست داشتن را با انجام برخی کارها بیان کنند، مثلا وقتی وسایل خراب خانه را تعمیر یا حیاط را تمیز می کنند یا سطل زباله را بیرون می برند، دوست داشتن خود را نشان می دهند. حتی خرید کردن برای خانه و زیباسازی محیط آن هم بیانگر این است که شما را دوست دارد.

۳ مردان ازدواج را جدی می گیرند.

مردان معمولا از ابراز سریع نظر خود واهمه دارند. شواهد نشان می دهد آنها ازدواج را بیشتر جدی می گیرند ولی ممکن است مدت طولانی تری طول بکشد تا احساس خود را بیان کنند زیرا می خواهند مطمئن شوند کاری که انجام می دهند، درست است.
نتایج یک بررسی روی مردان متاهل نشان داد وقتی مردی با اطمینان کامل تصمیم به ازدواج می گیرد، همه جوانب را بررسی کرده و بیشتر معیارها را مطابق میل خود می بیند. ۹۰ درصد مردان می گویند اگر قرار باشد دوباره ازدواج کنند، با همین همسرشان ازدواج خواهند کرد.

۴ او یک شنونده واقعی است.

بیشتر ما خانم ها وقتی حرف های دیگران را گوش می کنیم معمولا با حرکات اشاره و بدن و گفتن کلماتی مثل بله یا نه یا می دانم به آنها نشان می دهیم به حرف هایشان گوش می دهیم. این اشاره ها، بخشی از نظر و درک ما را به فردی که در حال صحبت است، منتقل می کند
اما این در مورد مردان صدق نمی کند. وقتی که با نامزد خود صحبت می کنید و چیزی نمی گوید یا حرکتی از او نمی بینید، به معنی آن نیست که گوش نمی دهد بلکه ترجیح می دهد ساکت باشد و درمورد آنچه شما می گویید، فکر کند.

۵ مردان بیشتر عمل می کنند.

مردان روابطشان را با عمل تقویت می کنند، نه احساس. بسیاری از مردان، با انجام فعالیت هایی مانند ورزش و پیاده روی همراه نامزدشان سعی می کنند به او نزدیک تر شوند.

۶ مردان زمانی را برای خود می خواهند.

اگرچه مردان سعی می کنند در بسیاری از فعالیت های خانواده مشارکت کنند اما همه آنها نیاز دارند زمانی مخصوص خود داشته باشند. زمانی که تنها در گوشه ای بنشینند و تفکر کنند. اگر چه مردان از
انجام بازی شطرنج، باغبانی یا رفتن به باشگاه ورزشی لذت می برند اما مثل همه، گاهی دوست دارند کسی در کنارشان نباشد و به تنهایی به کارهای مورد علاقه شان بپردازند. وقتی هر یک از زوجین زمان و مکانی را برای تنهایی داشته باشند، بیشتر به هم علاقه مند خواهند شد.

۷ مردان مثل پدرانشان عمل می کنند.

اگر می خواهید بدانید مردی که قصد دارید با او ازدواج کنید چگونه مردی است و چه رفتاری دارد، به رفتارهای پدرش نگاه کنید. مردان نقش خود و رابطه با همسرشان را از پدرشان می آموزند. اگر می خواهید بدانید که چگونه با شما رفتار خواهد کرد، ببینید پدرش چه رفتاری با مادرش دارد.

۸ مردان زبان بدن را نمی دانند.

مردان کمتر درمورد زبان اشاره و حرکات بدن می دانند و تغییر لحن صدا و حرکات صورت برای آنها کمتر مفهوم دارد. همچنین ممکن است دیرتر ناراحتی زنان را که در چهره شان نمایان است یا پیام های اشاره ای و لحن صدا را تشخیص دهند، بنابراین اگر می خواهید مطمئن شوید پیام را دریافت کرده اند مستقیما آن را بیان کنید.

۹ واکنش مردان سریع تر است.

زنان در واکنش نشان دادن به برخی امور و کارها دیرتر از مردان عمل می کنند و مدت طولانی تری برای بیان واکنش و تفکر نیاز دارند. حتی ممکن است در مقابل مردان بیشتر احساس اضطراب و استرس داشته باشند اما مردان در مقابل حوادث واکنش سریع تری نشان می دهند بنابراین وقتی هنوز می خواهید درمورد مباحث شب گذشته صحبت کنید، ممکن است نامزدتان آن را از یاد برده باشد.

۱۰ مردان به قدردانی واکنش نشان می دهند.

قدردانی از همسر می تواند تفاوت زیادی در رفتارهای آنها و روابطشان ایجاد کند. مطالعه ها نشان می دهد وقتی از زحمات مردان قدردانی و به آنها ارزش گذاشته می شود، بیشتر سعی می کنند در انجام کارهای خانه و مراقبت از کودک خود را درگیر کنند و خود را تکیه گاه خواهند دانست.

۱۱ مردان، لذت بردن همسر خود را دوست دارند.

خوشحالی و شادابی یک زن برای همسرش بسیار بااهمیت است. یک مرد تا زمانی که همسرش درمورد احساسش صحبت نکند از آن باخبر نمی شود، بنابراین بهتر است احساسات و خواسته هایتان را بیان کنید. خواسته خود را صریحا بگویید، زیرا مردان طفره رفتن را دوست ندارند. اگر خواسته خود را واضح بیان کنید، نه تنها گوش می کند، بلکه از خشنود شدن شما احساس خوبی خواهد داشت.

۱۲ مردان نیاز دارند دوست داشته شوند.

اگر یک مرد احساس کند از سوی نامزد خود مورد بی محبتی قرار گرفته ، ممکن است به فرد دیگری متمایل شود تا رضایت او را جلب کند. برای پرهیز از این موضوع زنان باید نیازهای عاطفی نامزدخود را درک کنند و برای رفع نیازهای وی بکوشند.



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی و زندگی , ,
:: بازدید از این مطلب : 89
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 21 مهر 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بابک د
نکات طلایی شاد زیستن پس از تولد فرزند

بچه دارشدن گامی بزرگ به جلو است که زندگی شمارا تغییر میدهد.

این تغییر حتی همسر شما  را هم تحت تاثیر قرار میدهد.  چون هردو…

در تلاش هستید ، استرس های فیزیکی و روانی و عاطفی  را پشت سر بگذارید  و احساسات خودرا با هم به اشتراک  بگذارید

*صبور

زندگی شما با ورورد نوزاد دستخوش تغییرات بزرگی میشود و صبر کلید حل مشکلات است.

* اشنتراک گذاری مسئولیت

شما هردو در بزرگ شدن کودک مسئول هستید  همان اندازه که مادر مسئولیت دارد، پدر نیز به همان اندازه مسئول است

*زندگی جنسی

یکی از دلایل اصلی که چرا بعد از زایمان  روابط زن وشوهری مثل سابق نیست به دلیل تغییر زندگی جنسی است که وقتی بچه  می آید، به شوهر کمتر توجه میشود

* عشق را زنده نگه دارید

نکنید که بخاطر نوزاد نمیتوانید عاشقانه بیرون بروید شما میتوانید دست در دست شوهر دهید و با کودک خود پیاده روید کنید .اگر شما احساس خوبی به همدیگر داشته باشید و همدیگررا دوست داشته باشید  ,عشق همیشه زنده میماند

*  صرف زمان خصوصی

اکثر زوجها بعد از بدنیا آمدن کودک با مشکلاتی مواجه میشوند که وقتی برای خودشان نمیگذارند

* خودرا جای همسرتان بگذارید

مواجه با احساسات منفی باعث تحریک احساسات ، ناامیدی و عصبانیت میشود

*بحثی در مورد امور مالی

 وقتی یک کودک بدنیا می آید برای بزرگ کردن او هزینه های مالی زیادی خرج میشود که باعث فشار اقتصادی به خانواده است اگر شما برنامه ریزی مالی کار آمدی داشته باشید  از عهده این مخارج بر می آیید



:: بازدید از این مطلب : 49
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 21 مهر 1393 | نظرات ()